سردار شهيد حسين راحت

«حسين» ، در روز 18 بهمن ماه 1337 در روستاي «فيروز آباد سفلي» در خانه اي محقر ، اما با صفا چشم به جهان گشود . يكساله بود كه طعم تلخ بي پدري را چشيد و از داشتن پدري مهربان و با تقوا محروم شد. از آن پس ، خواهر بزرگ و مادر پر عاطفه اش، خلاء وجود پدر را برايش پر كردند و در تربيت او و ديگر فرزندان خانواده، از هيچ كوششي فروگذاري نكردند.

حسين در روستاي كوچك، با شرايط سخت زندگي مي بالد و با احساسات لطيف مذهبي رشد مي كند. او در هفت سالگي به مدرسه مي رود و در روستاي زادگاهش ، با هوش و استعداد زياد، سالهاي سخت تحصيل را يكي پس از ديگري پشت سر مي گذارد.

حسين دوازده ساله بود كه به خاطر مشكلات زندگي، همراه مادر، خواهر و برادرش ، مجبور مي شوند به تهران مهاجرت كنند و زندگي تازه اي را در اين شهر پر هياهو و بي قواره شروع نمايند. حسين براي تأمين معاش زندگي ، مجبور مي شود ترك تحصيل كند و با برادر بزرگش به كار بنايي روي آورد. او در كار بنايي ، قابليت و استعداد خوبي از خود نشان مي دهد و خيلي زود به مهارت قابل قبول در بنايي ، دست مي يابد. علاوه بر كار بنايي ، در رشته هاي ديگر نيز تجربه و تخصص كسب مي كند و مدتي هم در انستيتو تكنولوژي تهران مشغول به كار مي شود.

فعاليتهاي شهيد در دوران دفاع مقدس

شهيد راحت ، هنوز از مبارزه عليه ضد انقلاب داخلي و وابسته به خارج فارغ نشده ، براي مبارزه با رژيم متجاوز عراق پس از شروع جنگ تحميلي ، به جبهه هاي جنوب اعزام مي شود و در جبهه هاي جنوب ايثارگرانه ، كار آمدي نظامي خود را بروز مي دهد و خيلي زود نظر فرماندهان جنگ را به خود جلب مي كند.

شهيد راحت پس از مدتي حضور چشمگير در جبهه هاي جنوب، به جبهه غرب مي رود و در آن جا به عنوان «مسؤول خط سومار» منصوب مي شود. در عمليات پيروزمند «والفجر مقدماتي» خوش مي درخشد . برادر بزرگش در اين عمليات و در كنار وي به شهادت مي رسد و جنازه اش در منطقه مي ماند . شهادت حسين را در راهي كه برگزيده ، مصمم و استوار مي نمايد. وي خود را وقف جبهه و جهاد مي كند و تنها به هنگام ضرورت براي مرخصي و سركشي به خانواده ، جبهه را ترك مي نمايد. در اكثر عمليات ها نقشي پر رنگ و حضوري مؤثر مي يابد. در عمليات «سر پل ذهاب» ، پرده هاي گوشش پاره مي شود. جسم او به خاطر روح بزرگش راحتي به خود نمي بيند و از جبهه اي به جبهه ديگر ره مي گشايد و از عملياتي به عمليات ديگر خود را مي كشاند تا راحتي روح را در سايه سار سنگين يا پشت خاكريز يا در كنار مين و يا سوت خمپاره اي بجويد و سرانجام به آرامش راز آلود مي رسد.

ويژگيهاي اخلاقي

شهيد راحت از دوازده سالگي به انجام واجبات و ترك محرمات مقيد بود و از تقوا دژي مستحكم براي خود ساخته بود و همواره از تير شياطين در امان بود. سختيهاي زندگي، از او شخصيتي آبديده و مقاوم ساخته بود. اخلاق و ادبش را ميان بستگان و دوستان ، مثال زدني بود. همه آشنايان و دوستانش ، تحت تأثير اخلاق خوب او بودند . رابطه اي عرفاني با معبود خويش داشت. در نمازهاي شبش ، عاشقانه راز و نياز مي كرد. او كه محروميت را چشيده بود، همواره به ديگران كمك مي كرد و از حس نوعدوستي اش ، محرومان برخوردار بودند . او عاشق امام و انقلاب بود. وي كه طعم تلخ نبودن پدر را از خردسالي چشيده بود . هر چه عشق و مهر و عاطفه داشت ، در كام فرزندانش فرو مي ريخت.

چگونگي شهادت 

شهيد راحت ، در عمليات افتخار آفرين ، «خيبر» به عنوان فرمانده يكي از تيپهاي لشگر 27 محمد رسول الله (ص) وارد عمل شد. سرانجام در روز 9 اسفند ماه 1362 ، در حالي كه با عده اي ، با قايق براي شناسايي منطقه رفته بود ، هنگام بازگشت مورد اصابت تركش خمپاره از ناحيه سر و قلب واقع مي شود و به شهادت مي رسد.